یکی از بزرگترین مشکلات طرحهای جامع، گستردگی مطالعات ابتدایی آنهاست و به قولی طرح-های جامع، طرح هایی داده خوار هستند. آنچه که در نظام شهرسازی ایران به وضوح قابل مشاهده است، مجلدات چند صد صفحه ای قطور طرحهای جامع است که از سوی مهندسان مشاور ارائه می شود که حجم عمده آن به شناخت وضع موجود شهر در ابعاد گوناگون (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، طبیعی وغیره) می پردازد. در نهایت بخش گسترده ای از شناخت حاصل شده، عموماً در طرح نهایی مورد استفاده قرار نمی گیرد در حالیکه زمان و هزینۀ قابل توجهی صرف جمع آوری آنها شده است.
- زمینههای سیاسی- اجتماعی
از دیدگاه بررسی و ارزیابی تحولات شهرسازی در قرن بیستم، میتوان گفت که میان نیمه اول قرن بیستم و نیمه دوم آن تفاوتهای بنیادی و بارزی وجود دارد که بدون توجه بهآنها نمیتوان به علل و محتوای تحول الگوهای برنامهریزی و طراحی شهری دست یافت.

۱- نیمه اول قرن بیستم
در نیمه اول قرن بیستم باید از دو عامل اساسی یاد کرد که بیشترین تأثیر را در چگونگی تحول شهرنشینی و شهرسازی جهان به جا گذاشته است. نخست بروز دو جنگ جهانگیر اول و دوم است که زمینههای سیاسی و اقتصادی دخالت وسیع دولتها را در حیات عمومی جوامع فراهم آورد و برنامهریزی شهری و منطقهای را به عنوان یک وظیفه بخش عمومی مطرح ساخت. دوم وقوع انقلاب اکتبر روسیه در ۱۹۱۷ و پیدایش دولت اتحاد جماهیر شوروی است که با ابداع برنامهریزی متمرکز اقتصادی، الگوهای جدیدی از برنامهریزی و مدیریت را به مرحله آزمون. برنامهریزی شهری در اوایل قرن بیستم با هدف انتظام بخشیدن به تمام فعالیتهای مربوط به توسعه و عمران شهری تحت نظارت بخش عمومی به وجود آمد و تحت عنوان کلی طرحهای جامع، کاربرد جهانی پیدا کرد و تا سال ۱۹۵۰ الگوی طرحهای جامع، الگوی غالب برنامهریزی شهری در جهان. در این دوره شهرساز نقش هدایتگر و راهنما در برابر تحولات طبیعی شهرها را داشت و به فضا و مکان و وابستگیهای آن در حل مسائل شهری توجه دقیق معطوف میداشت و در عین نگرش مهندسی، توجه به ابعاد بهداشتی و ارتقاء توان اقتصادی و نوعی انجام کار هنری در مقیاس شهر نیز مد نظر بود.
۲- نیمه دوم قرن بیستم
از اواسط دهه ۱۹۶۰ آهنگ رشد اقتصادی در جهان کمکم رو به افول نهاد و با بروز مشکلات جدید اقتصادی- اجتماعی و با تقلیل منابع و بروز محدودیتهای رشد ، نخستین تردیدها و انتقادات نسبت به الگوی برنامهریزی متمرکز و دخالت بخش عمومی در حیات اقتصادی- اجتماعی کشورها پدیدار شد. و اعتماد به نفس در سیطره داشتن بر امور و ادعا در هدایت کامل آنها خدشهدار شد؛ به دلیل ماهیت پیچیده شهرها به جای جامعنگری، مفاهیمی چون انعطافپذیری، اقدامات کوتاه مدت و ضربتی، رویکردهای محطاطانه و برگشتپذیری برنامه و نتایج، ملاحظات اکولوژیکی، مشارکت و نهادسازی، اصلاح فرایندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی و …. در شهرسازی رواج پیدا کرد و بنابر آنچه گفته شد، به دلیل حالت ایستایی طرحهای جامع و البته مشکلات دیگر این طرحها چه از نظر مبانی نظری و چه از نظر روش تهیه، طرحهای راهبردی با رویکرد سیستمی جای طرحهای جامع را گرفت.
- زمینههای علمی و حرفهای شهرسازی
در اواخر قرن بیستم تحولات دیگری در زمینه نگرش، علم و حرفه شهرسازی رخ داد که سببساز پیدایش برنامهریزی استراتژیک و طرحهای راهبردی در جهان شد.
- تغییر در مفهوم دانش شهرسازی به صورت:
- گرایش شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی
- افزایش نقش طراحی شهری در توسعه و عمران شهری
- تغییر در اهداف و وظایف شهرسازی در زمینه:
- دوری از اهداف صرفاً کالبدی و تأکید بر اهداف اجتماعی و فرهنگی
- تأکید بر مفاهیم توسعه پایدار، کیفیت زندگی، رفاه و عدالت اجتماعی
- تغییر در روشهای تهیه طرح با تأکید بر:
- نگرش راهبردی در دراز مدت (کلان نگری و جامع نگری )
- نگرش اجرایی در کوتاه مدت (برنامه ریزی تدریجی و گام به گام )
- تغییر جهت مطالعات از شناخت کامل شهر به شناخت نیازها، توانها و تنگناها
- تغییر در روشهای اجرایی طرحهای توسعه که شامل موارد زیر میشود:
- تلقی مراحل برنامهریزی، تهیه طرح و اجرا به عنوان یک فرایند واحد
- تأکید بر تحققپذیری و امکانات اجرایی
- تأکید بر جلب امکانات مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی
- مطرح شدن موضوعات جدید در شهرسازی از قبیل:
- اعتلای کیفیت محیط و تقویت هویت اجتماعی و فضایی
- گسترش و ساماندهی فضاها و مراکز فراغتی و گردشگری
- گسترش و ساماندهی فضاهای باز جمعی و شبکه فضای سبز
- گسترش و ساماندهی مسیرهای پیاده و دوچرخه
- بهسازی و نوسازی مراکز تاریخی و بافتهای قدیمی
- تغییر در روشهای اجرایی طرحهای توسعه که شامل موارد زیر میشود:
- تلقی مراحل برنامهریزی، تهیه طرح و اجرا به عنوان یک فرایند واحد
- تأکید بر تحققپذیری و امکانات اجرایی
- تأکید بر جلب امکانات مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی
- مطرح شدن موضوعات جدید در شهرسازی از قبیل:
- اعتلای کیفیت محیط و تقویت هویت اجتماعی و فضایی
- گسترش و ساماندهی فضاها و مراکز فراغتی و گردشگری
- گسترش و ساماندهی فضاهای باز جمعی و شبکه فضای سبز
- گسترش و ساماندهی مسیر¬های پیاده و دوچرخه
- بهسازی و نوسازی مراکز تاریخی و بافتهای قدیمی