در پژوهشی که موسسه UDITE در دوره زمانی ۲۰۰۴-۲۰۰۲ میلادی انجام داده است ساختار مدیریت شهری در هفده کشور اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی سیر تحولات ساختار حکومت های محلی و شهری در کشورهای مختلف اروپایی و طبقه بندی آنها در مدل های مدیریت شهری بوده است. این پژوهش نشان می دهد سازمان سیاسی و اجرایی حکومت های محلی در کشورهای مختلف اروپایی دارای ویژگی های مشترک زیر است: نخست آنکه بخش های سیاسی حکومت شهر از لحاظ ماهیت انتخابی هستند و از طریق انتخابات دموکراتیک انتخاب شده اند . دوم آنکه همگی دارای رهبری سیاسی مشخصی هستند، صرف نظر از اینکه فرد مزبور دارای عنوان شهردار باشد و یا نباشد. این فرد ممکن است بطور مستقیم توسط شهروندان یا توسط اعضای شورای شهر انتخاب شود و یا آنکه از سوی حکومت مرکزی منصوب گردد. این فرد ممکن است دارای وزن سیاسی یا اجرایی متفاوت باشد. نهایتا آنکه در بیشتر مجموعه های مدیریت شهری، حداقل یک مدیر عمومی شهر وجود دارد. کارکردهای اصلی این مقام، شامل مدیریت، هماهنگ کردن و نظارت بر سازمان اداری، رایزنی با سیاستمداران و اطمینان یافتن از رعایت معیارهای عقلانیت، کارآیی و قانونمندی در استفاده از منافع عمومی است.
این سه ویژگی انعکاس دهنده اصول پایه ای پشتیبان سازمان حکومت محلی هستند: شورای شهر باید به نظارت بر حکومت یا شاخه اجرایی بپردازد، بازیگر سیاسی باید نقش رهبری سیاسی حکومت را ایفا نماید و این رهبر باید از کمک یک متخصص برخوردار شود. بر پایه این ویژگی ها، چهار مدل سازمان یا شکل حکومت محلی وجود دارد: ۱٫ مدل شهردار قوی، ۲٫ مدل رهبری جمعی، ۳٫ مدل رهبری توسط کمیسیون، ۴٫ مدل شورا- مدیر. بدون در نظر گرفتن دو کشور انگلستان و مالت، کشورهایی که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته اند می توانند در چهارگونه فوق به شرح جدول ذیل طبقه بندی شوند:
ردیف | شکل حکومت محلی(در سطح شهر) | کشور ها |
۱ | مدل شهردار قوی | اسپانیا- فرانسه- یونان- ایتالیا- پرتغال- قبرس- مجارستان |
۲ | مدل رهبری جمعی | بلژیک- هلند- لوکزآمبورگ- جمهوی چک |
۳ | مدل رهبری توسط کمیسیون | دانمارک- سوئد- ایرلند |
۴ | مدل شورا- مدیر شهر | فنلاند- ایرلند |
۵ | سایر مدل ها | انگلستان- مالت |
مدل شهردار قوی
در این مدل به طور روشن بر اصل رهبری سیاسی تاکید می شود که در قالب شهردار تبلور یافته است. این مدل در کشورهای جنوبی یا شرقی اروپا قابل مشاهده است. به غیر از برخی تفاوت های قابل توجه در طراحی نهادی آنها و بدون کاوش عمیق در سیستم انتخاباتی آنها، این کشورها دارای مدلی مشترک از سازمان اداری و سیاسی شهر هستند. شهردار، بازیگر سیاسی است که از نظر قانونی، وظایف اجرایی نیز به او اعطا شده است. به بیان دقیق و رسمی، شهردار مسئول اجرای تصمیمات شورا از طریق مدیریت و نظارت بر سازمان شهرداری و پرسنل آن است. این وضعیت ممکن است به این دلیل باشد که شهردار کنترل اکثریت سیاسی شورا را در اختیار دارد و یا به سبب آن باشد که تقسیم قدرت و وظایف روشنی بین شورا و شاخه اجرایی از طریق وارد کردن خصوصیات جایگاه ریاست جمهوری در شکل یک حکومت محلی- به عنوان مثال انتخاب مستقیم شهردار- ایجاد شده است. این پدیده بطور مشخص در کشورهای ایتالیا، پرتغال و مجارستان دیده می شود که در آنها شهردار اغلب دارای قدرت چشمگیری است. سیستم اداری و سیاسی محلی پیرامون این شخص سازمان می یابد. در سازمان شهرداری های شهرهای بزرگ و متوسط، مقام شهردار معمولا یک شغل تمام وقت است. مدیران عمومی شهر در سال های اخیر از میان کارکنان شهرداری بوده اند. اگر چه این موضوع در کشورهای مختلف به استثناء فرانسه، قبرس و مجارستان مورد تردید قرار گرفته است.
مدل رهبری جمعی
در مدل رهبری جمعی که در کشورهای بلژیک، هلند، لوکزامبورگ و جمهوری چک دیده می شود، مرجع تصمیم گیری یک هیئت تخصصی یعنی کمیته اجرایی است. این کمیته که اکثریت وظایف اجرایی بر عهده آن است از اعضای شورای شهر با وظایف حکومتی تشکیل می شود و توسط شهردار سرپرستی می شود. با این وجود در بلژیک، هلند و لوکزامبورگ، شهردار توسط حکومت مرکزی یا پادشاه منصوب می شود، اگرچه درجه نظارت هیئت مرکزی در این سه کشور متفاوت است. در نتیجه، نقش شهردار چه در عرصه اجرا و چه در سطح نمادین دارای اهمیت کمتری است. در این مدل تاکید بر طبیعت جمعی رهبری است و نه بر تخصص گرایی فردی یا رهبرسی سیاسی. کشورهای لوکزامبورگ و بلژیک کاملا مشابه هستند. شاخه اجرایی دارای مسئولیت های مهمی به منظور مدیریت عملیاتی شرکت های محلی است و مسئولیت اجرای تصمیمات شورای شهر را بر عهده دارد. شهردار از میان اعضای شورای شهر انتخاب می شود و رهبر تشریفاتی شهردار است.
مدل رهبری توسط کمیسیون
در دانمارک، سوئد و تا حدکمتری در لتونی، قدرت خودسازمان دهی مراجع محلی بر پایه یک طراحی نهادی حداقلی، به طور کامل با دیگر کشورهای اروپایی مورد مطالعه متفاوت است. این امر اکنون منجر به ظهور شکل های نامتخانس حکومت محلی شده است. به عنوان مثال، از طریق این قدرت، در دانمارک و سوئد، شورای شهر حتی دارای توانایی اصلاح سیستمهای انتخاباتی و مقرراتی است که ترکیب هیئت های اجرایی مسئول قانونگذاری در مسایل محلی را تعیین می کند. مهمترین وجه اشتراک حکومتهای محلی در این کشورها آن است که یک هیئت اجرایی تخصصی در آن ها وجود دارد که وظایف مدیریت استراتژیک و هماهنگی را انجام می دهد. در کشور سوئد این نقش بر عهده کمیته اجرایی است و در دانمارک و لتونی بر عهده کمیته مالیه قرار دارد. رییس این کمیته رهبر سیاسی است که در هر سه کشور از طریق اکثریت سیاسی شورای شهر تعیین می شود. از سوی دیگر امور اجرایی توسط کمیته های دایمی که شورای شهر آنها را ایجاد می کند، انجام می پذیرد. شورا همچنین دورنما و قلمرو اختیارات این کمیته ها را تعیین می کند. این کمیته ها تصمیمات شورا را آماده می کنند، بر اجرای آنها نظارت می کنند و مدیریت امور مرتبط با قلمرو اختیارات خود را در چارچوب بودجه مصوب پیگیری می کنند. در این کشورها، سطح بالایی از تفرق ممکن است در انجام وظایف اجرایی از طریق استفاده از نمایندگان پدید آید.
مدل شورا- مدیر شهر
این مدل در میان کشورهای اتحادیه اروپایی در دو کشور فنلاند و ایرلند و همچنین در کشورهای نروژ، استرالیا و بسیاری از حکومتهای محلی در کشور آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مدل همه وظایف اجرایی در اختیار یک مدیر متخصص (مدیرشهر) است که توسط شورای شهر منصوب می شود. اگرچه در ایرلند انتصاب این مدیر بر اساس توصیه های کمیسیون انتصاب حکومتهای محلی صورت می گیرد و شورا نمی تواند آن را رد کند. شورای شهر دارای اختیارات کلی در ارتباط با سیاست های عمومی است. با این وجود نمی تواند در وظایف اداری و اجرایی که در دست مدیر شهر به عنوان رهبر اجرایی واقعی است دخالت نماید. شهردار صرفا ریاست شورای شهر را برعهده می گیرد و معمولا به صورت پاره وقت در این شغل به فعالیت می پردازد. وی عمدتا نقش نمایندگی و تشریفاتی (نمادین) دارد، حتی اگر رهبری اکثریت سیاسی شورای را برعهده داشته باشد.
سایر مدل ها
بررسی ها نشان می دهد کشورهایی مانند انگلستان و مالت در هیچ یک از گروه های چهارگانه فوق قرار نمی گیرند. به عبارت دیگر هر یک از این کشورها دارای مدل خاصی از مدیریت شهری هستند. در انگلستان، ساختار حکومت محلی در بخش های مختلف این کشور متفاوت است. این سیستم در حال بازنگری است و هدف آن تقویت مشروغیت و گسترش اختیارات حکومت منطقه ای و همچنین تجدید ساختار حکومت محلی است. در حال حاضر در بعضی مناطق، یک شورا تمام خدمات حکومت محلی را تامین می کند و در مناطق دیگر شورای دو سطحی وجود دارد. علاوه بر اینها ممکن است در شهرهای کوچک، شورای شهر یک محدوده کاملا محلی را پوشش دهند. در انگلستان ۳۴ شورای شهرستان وجود دارد. هریک از شوراهای شهرستان جمعیتی در حدود پانصد هزار الی یک میلیون و پانصد هزار نفر را پوشش می دهند. در این محدوده ها یک ساختار دوسطحی از حکومت محلی وجوددارد. شوراهای بخش که محدوده های کوچکتر در درون شهرستان را پوشش می دهند برخی از خدمات را تامین می کنند. معمولا بین ۴ الی ۱۴ شورای بخش در محدوده هر شهرستان وجود دارد که هر یک جمعیتی حدود صد هزار نفر را پوشش می دهند.