مکاتب هواشناسی
- مکتب برگن : در اوایل قرن بیستم ، اکتشافات مهمی در مکتب برگن صورت گرفت که از جمله آنها می توان نظریه جبهه قطبی، تشکیل سیکلون و توده های هوا اشاره کرد.
- مکتب فرانکفورت: مقدمات مطالعات سه بعدی جو، در مکتب فرانکفورت به سرپرستی شرهاگ آغاز شد این مکتب مقدمات مطالعات سه بعدی جو و تأثیرات طبقات میانی و بالایی را بر سیستم های هوایی مطرح کرد .
- مکتب شیکاگو: مهمترین کشف آب و هواشناسی در مکتب شیکاگو به سرپرستی رزبای انجام گرفت. در این مکتب فرآیندها و روابط سه بعدی جو کشف گردید و با طرح اصل ثابت بودن چرخندگی مطلق توده هوا در طول مسیر حرکت خود ، مدل موج ها ارائه شد. براساس این مدل بادها به دور کره زمین حرکت موجی دارند که اندازه این موجها متفاوت است بعدها این موج ها را امواج رزبای نامیدند. از همکاری محققان مکتب شیکاگو و مکتب برگن، مدل گردش عمومی آتمسفر به صورت تکامل یافته امروزی ارائه گردیده است
تفکرات فلسفی در باب هواشناسی :
فلسفه هواشناسی را میتوان به عنوان زیرشاخهای از فلسفه فیزیک در نظر گرفت. فلسفهٔ فیزیک به مطالعهٔ بنیادها ، چرائیهای فلسفی ، تاریخ ، و شیوههای علمی بکار رفته در علم فیزیک میپردازد.
فیزیک علم اثبات هستی است پس فلسفه فیزیک فلسفهای است در جهت شناخت و تقابل آرائ هستی شناسانه از دیدگان علم ، تجربه و آزمون.
تفکرات فلسفی در باب هواشناسی به طور کلی معطوف به فهم ماهیت جو و علت وقوع پدیده های جوی میباشد، خصوصا تفکر درباره آنچه در آینده در جو رخ خواهد داد. چنین تاملاتی اما در تلاطم میان دو دیدگاه بزرگ روی میدهند: نگرشی برخاسته از تجربیات گذشتگان و دیگری از دیدگاهی مهندسی.
الف) نگاه تجربی به هواشناسی :
نظرگاهی در بین عامه در طول تاریخ می باشد که هواشناسی را جنبهی از جغرافیایی طبیعی دانسته و در آن خشم و الطاف طبیعت را می دیده است. و لذا پیوسته نگران آن بوده است که نکند جنبهی قهری طبیعت ، موجب خسارت بر خود و یا سازه های مطلقه اش گردد . مطالعه تاریخ فلسفه از منظرگاه جغرافیای طبیعی مشخص میسازد که به همراه ظهور جغرافیا ، شناخت هوا همیشه همراه با این علم خود را نشان داده است. تلاشهای بسیار و بعضا معروفی برای به تصویر کشیدن شناسائی وضعیت جوی صورت گرفته است که در آن تمرکز بر روی جنبههای گذشته( اقلیمی) و حتی آتی (پیش بینی) بوده است.
ب) دیدگاه مهندسی به هواشناسی :
نظرگاهی است نو و توسعهطلب که هواشناسی را از علوم پایه (فیزیک) شمرده و معتقد است با مراقبت و دیدبانی از جو ، انسان می تواند عوامل تاثیرگذار بر جو را شناسائی ، پیش بینی و در آینده حتی کنترل کند. در این دیدگاه سوال این است در دنیای پس از ظهور و استیلای هواشناسی فوق مدرن در آتی و در مورد پیش بینی های درحد واقعی چه نوع اطلاعاتی لازم خواهد بود :
۱) اطلاعات در مورد واقعیت (علوم طبیعی)
۲) اطلاعات برای واقعیت (طراحیهای مهندسی)
۳) اطلاعات به مثابه واقعیت (بازنماییهای محاسباتی)
به عقیده جری ویلسون هواشناس برجسته طبق آنچه که در کتاب جدیدش با نام “نشانه های آسمانی هوا ” در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر کرد ، مطرح کرده است که بسیاری از پیش بینی های امروز هواشناسی نیز کاملاً دقیق و علمی نیستند و در آینده نیز به هیچ وجه نمی توانند پایه ارائه اطلاعات آماری متقن و دقیق شوند!